پذیرش:

نکته ای که در مورد موفقیت و رشد وجود داره . همه ی ما دوست داریم تغییر کنیم و رشد کنیم منتهی می خواهیم با تفکرات و رفتارهای گذشته .

پذیرش رو اینجوری معنی میکنیم که من خودم را همینجوری که هستم بپذیرم و تمام افکار و باورهایم را قبول کنم و در پایان بپذیرم که تمامی شرایط کنونی ام را خودم به وجود آورده ام و هیچ کس جز خودم نمی تواند بمن کند

خوب!

پذیرش خود قدم اول و مهمترین قدم برای تغییر می باشد

چون دلیل اینکه من تغییر نمی کنم و یا اقدام میکنم و شکست می خورم این است که نپذیرفته ام که من تمامی شرایط را به وجود آورده ام

خوب ذهن اغلب انسانها با این مورد مشکل دارد که بپذیرد خودش خالق شرایط کنونی اش می باشد.

پس اول اثبات اینکه خودمون این شرایط را به وجود آورده ایم

با درود و سپاسگزاری بابت یگانه ی هستی

این وبلاگ را برای به اشتراک گذاشتن و تبادل نظر با دوستانی که به دنبال چرایی عالم هستی و قوانین حاکم بر آن هستند، بوجود آمده است.

امیدوارم در کنار هم بتوانیم خودمان را بهتر بشناسیم و جهان را بهتر درک کنیم 

زمان کند میگذره وقتی منتظری.
زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.
زمان کشنده ست وقتی غمگینی.
زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.
زمان بی پایانه وقتی دردی داری.
زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.
توجه کن:زمان با توجه به اتفاقات درون تو می گذره نه عقربه های ساعت!

با سلام دوباره.یکی از سرگرمی ها محبوب من تماشای فیلم هست. 

دیشب بطور کاملا اتفاقی و تصادفی ، دنبال فیلم علمی تخیلی بودم که

فیلم A Wrinkle in Time-چروکی در زمان 

را دیدم ، خیلی خیلی جالبه حتما ببینیدش ، تو آپارت می تونید تماشاش کنید یا دان کنید

نکته ی جالبش در مورد فرکانس بود.

ادامه مطلب

سلام و درود دوباره خدمت عزیزان گلم

در مورد پذیرش خودم به درک این رسیدم که:

 خودم را بپذیرم 

با خودم کنار بیام 

با خودم نجنگم  

از سر راه خودم برم کنار 

اینو باید 100% بپذیرم 

که من همینم با همین صفات خوب و بد 

خودم را دوست داشته باشم و به خودم احترام بزارم.

یک مسئله ای که سالها در ذهن من بود ، این بود که همه بی عیب و نقص هستند و من تنها ، عیب دارم.

و این معیوب بودن من باعث رنج و کینه نسبت به خودم می شد.

و حالا به این آگاهی رسیدم که همه و همه بدون هیچ استثنایی ، عیب و نقص دارند و اصلا عالم زیبایی هاش بخاطر همین عیوب و کاستی هاست.

امیدوارم فیلم چروکی در زمان را دیده باشید.

در ابتدای فیلم پدر خانواده به دنبال پیدا کردن فرکانسی هست که بشه با اون در زمان سفر کرد و فرکانس "عشق" رو پیدا میکنه.

ادامه مطلب

با سلام دوباره.یکی از سرگرمی ها محبوب من تماشای فیلم هست. 

دیشب بطور کاملا اتفاقی و تصادفی ، دنبال فیلم علمی تخیلی بودم که

فیلم A Wrinkle in Time-چروکی در زمان 

را دیدم ، خیلی خیلی جالبه حتما ببینیدش ، تو آپارت می تونید تماشاش کنید یا دان کنید

نکته ی جالبش در مورد فرکانس بود.

ادامه مطلب

پذیرش:

نکته ای که در مورد موفقیت و رشد وجود داره . همه ی ما دوست داریم تغییر کنیم و رشد کنیم منتهی می خواهیم با تفکرات و رفتارهای گذشته .

پذیرش رو اینجوری معنی میکنیم که من خودم را همینجوری که هستم بپذیرم و تمام افکار و باورهایم را قبول کنم و در پایان بپذیرم که تمامی شرایط کنونی ام را خودم به وجود آورده ام و هیچ کس جز خودم نمی تواند بمن کند

خوب!

ادامه مطلب

ابتدا سنگی کوچک و راحت که میتواند نگین بدون رکاب یک انگشتر هم باشد،پیدا کنید و کنارتان بگذارید.

ب-پیش از خوابیدن،سنگ را در دست نگه دارید و به بهترین اتفاقی که در روز برای تان اتفاق افتاد فکر کنید.

ج-ورد جادویی سپاس گزارم را برای آن بگویید.

د-این تمرین را برای ۲۶ شب بعدتکرار کنید.

در ضمن حتما تمرین اول روز فراموش نشود( شمردن نعمتهای خود و نوشتن ده نعمت و دلیل سپاس گزار بودن بابت آن ها و مرور دوباره و در پایان گفتن سه بار سپاس گزارم ،سپاس گزارم،سپاس گزارم و تا جایی که می توانید برای آن نعمت ها از صمیم قلب از خداوند سپاس گزار باشید.

ادامه ی بحثمون در مورد فیلم

چروکی در زمان

به رمان " چروکی بر زمان" نوشته ی "مادلین لنگل" رسیدم در سال 1962

خوب!

سال 1962 خانم مادلین لنگل این رمان را برای کودکان ونوجوانان آن زمان ، نوشته اند.

راستش این مطلب که در کتاب مطرح شده یکی از تئوری های فیزیک کوانتوم می باشد.

فیزیک کوانتوم یک علم خیلی جالب و زیبا هست.

که خیلی از نظریه ها و قوانین فیزیک کلاسیک را رد می کند.

و 

ادامه مطلب

سلام و درود دوباره خدمت دوستان گلم

درک جدید :

انسانهای ضعیف همیشه و در همه حال دوست دارند دیگران را خدای خود بدانند و اونها را در ذهن خودشون بزرگ کنند. متاسفانه این موضوع تقریبا همه گیر هست.

چطور؟

تا حالا شده تو ذهن خودتون ، کسی رو خدای فلان کار بدونید یا کسی رو موفقتر از خودتون بدونید و یا ثروتمندتر و جلوی اون احساس ضعف کنید و اونو قدرتمندتر از خودتون بدانید و . همه ی اینها در ذهن شما هست و اصلا نیازی نیست به زبان بیاورید.

خوب اشکال کار کجاست؟

در ظاهر این امر اشکالی دیده نمی شود. 

اما وای به روزی که از اون انسان،که در ذهن شما خدا هست.خطایی سر بزند. چه اتفاقی می افته؟تمام آرزوها و احساسات شما را به هم  میریزد.

وقتی در ذهن شما یک نفر خیلی پاک و منزه از گناه باشه و اونو برای خودتون خدای پاکی دیده باشید.

دیگه انتظار ندارید که کار خطایی بکنه!!!

در صورتیکه اونم انسانه و جایز الخطا یا بهتره بگم:بایدالخطا .

یعنی : باید خطا و اشتباه بکنه.

ولی متاسفانه با خطای اون ، ما به هم میریزم و هزاران افکار بد و منفی به سراغمان می آید.

فکر کنم تا اینجا تونستم کمی موضوع را باز کنم.

خوب نتیجه!!!!

می خواهم اینجا به بعد، مخاطب حرفهام خودم باشم.

پس من باید طوری با انسانها در ذهن ، رفتار کنم که باعث تخریب من نشوند.

یعنی اونها را همینطور که هستند بپذیرم نه بیشتر نه کمتر.

این خیلی مهمه که اونها رو "کمتر" یا "بیشتر" نبینم.

خودم در بخشی از زندگی ام ، کسی رو کرده بودم خدای خودم و تقریبا داشتم اونو می پرستیدم.

و جالبه که داشتم از این پرستش نتیجه هم میگرفتم و خیلی عالی رشد و پیشرفت می کردم.

تا زد و اتفاقی افتاد که نباید می افتاد یا شاید بهتره بگم. باید می افتاد تا من متوجه اشتباهم بشوم.

و اون این بود که اون خطایی کرد که اصلا در هیچ دین و جامعه ای پذیرفته نیست.

و من نتونستم اینو هضم کنم . چندین و چند روز آشفته بودم هم ذهنی هم جسمی.

و دائم داشتم توی ذهن خودم با اون می جگنیدم و اون رو دادگاه میبردم و محاکمه می کردم.

می بینید این وسط فقط من داشتم نابود می شدم نه اون.

و

در پایان 

پذیرفتم که همه ی انسانها بایدالخطا هستند چون با خطا و اشتباه کردن هست که آدم پیشرفت میکنه و درس هاشو یاد می گیره.

پس بخش لاینفک زندگی ما. خطاهای ما هست که بخش بزرگی هم هست.

و باید اونو بپذیریم و باهاش کنار بیاییم .

و

از اون روز به بعد دیگه دادگاه ذهنم را تعطیل کردم و سعی کردم که دیگه کسی رو محاکمه و قضاوت نکنم و در ذهنم به آدمها امتیاز نه بدهم نه بگیرم.

چون همه برای خودشون امتیازهای خاصی دارند که مخصوص یکنفر در این دنیا می باشد.

موفق باشید.

یاسر عمادآبادی

فیلم

آرتور شاه-افسانه شمشیر

دیروز این فیلم را دیدم.

نکته ی جالبی که در فیلمهای از این دست برای یادگیری وجود دارد این است که

اغلب ما شبیه همین آرتور شاه هستیم.

همه ی ما یک شاهزاده هستیم.

ادامه مطلب